تهاجم نیروهای محور به اتحاد جماهیر شوروی (۱۹۴۱)
نقشه متحرک جبهه اروپایی جنگ جهانی دوم از ۱۹۳۹ تا ۱۹۴۵، قرمز: متفقین غربی و شوروی پس از ۱۹۴۱؛ سبز: شوروی پیش از ۱۹۴۱؛ آبی: نیروهای محور
در آوریل ۱۹۴۱ شوروی که به شدت نگران افزایش تنشها با آلمان بود با ژاپن که در ضعف دولتهای اروپایی چشم به مستعمرات آنها در جنوب شرقی آسیا دوخته بود وارد مذاکره شده و معاهده عدم تعرض شوروی و ژاپن میان دو کشور امضا شد. در همان حال، آلمانها در حال آمادهسازی خود برای حمله به شوروی بوده و نیروهای زیادی را در مرز شوروی مستقر کردهبودند.
در سوی دیگر هیتلر اعتقاد داشت بریتانیا به امید آنکه شوروی و ایالات متحده وارد جنگ خواهند شد از قبول تسلیم و پایان جنگ خودداری میکند. از این رو، او تلاش داشت روابط خود با شوروی را مستحکم کرده و اگر در این امر موفق نبود با حمله به شوروی آن را از میان ببرد. در نوامبر ۱۹۴۰ مذاکراتی جهت بررسی شرایط شوروی جهت پیوستن به پیمان سه جانبه آغاز گشت. شوروی علاقه خود به این اتحاد را نشان داد اما درخواست امتیازاتی از فنلاند، بلغارستان، ترکیه و ژاپن داشت که این خواستهها برای آلمان پذیرفتنی نبود. در نهایت هیتلر در ۱۸ دسامبر ۱۹۴۰ فرمان آمادهسازی تهاجم به شوروی را صادر نمود.
سربازان آلمانی در تهاجم نیروهای محور به شوروی، سال ۱۹۴۱
در ۲۲ ژوئن ۱۹۴۱ نیروهای آلمانی به همراهی نیروهای ایتالیایی و رومانیایی تهاجم به شوروی را با اتهام توطئه شوروی علیه ایشان در قالب عملیات بارباروسا آغاز نمودند که مدت کوتاهی بعد فنلاند و مجارستان نیز به این پیکار پیوستند. هدف اولیه این تهاجم غافلگیرانه تصرف منطقه بالتیک، مسکو و اوکراین و هدف غایی تصرف خط آرخانگلسک-آستاراخان (یعنی از دریای کاسپی تا دریای سفید) تا پایان سال ۱۹۴۱ بود. اهداف هیتلر از لشکرکشی نابودی اتحاد جماهیر شوروی به عنوان یک قدرت نظامی، ریشهکنی کمونیسم، کسب فضای حیاتی از طریق اخراج مردمان بومی و تضمین دسترسی به مواد و منابع مورد نیاز برای شکست دشمنان باقی مانده بود.
اگرچه ارتش سرخ پیش از آغاز جنگ برنامههای خود را پیرامون یک ضدحمله استراتژیک مدون نموده بود؛[۱۴۰] اما شدت عملیات بارباروسا فرماندهی عالی شوروی را مجبور کرد تا شیوهٔ دفاع استراتژیک را در پیش بگیرد. در طول تابستان نیروهای محور ضمن وارد نمودن تلفات سنگین در حوزه نفرات و ادوات به شوروی موفق به پیشروی گسترده گشتند. در اواسط اوت اما فرماندهی عالی ارتش آلمان تا عملیات گروه ارتش مرکز را متوقف کند تا لشکر دوم زرهی به کمک نیروهایی برود که در اوکراین مرکزی و لنینگراد در حال پیشروی بودند. در جبهه اوکراین نبرد کیف ناباورانه موفقیتآمیز بود که باعث محاصره و نابودی کامل ۴ سپاه شوروی گشت. این پیروزی خیره کننده راه برای تهاجم به کریمه و نواحی صنعتی توسعه یافته شرق اوکراین را هموار کرد.
شهروندان شوروی در حال ترک منازلشان که طی محاصره لنینگراد توسط بمباران آلمانیها نابود گشتهاست، ده دسامبر ۱۹۴۲
انتقال سه چهارم نیروی زمینی و قسمت عمده نیروی هوایی متحدین از فرانسه و مدیترانه به جبهه شرق[۱۴۳] بریتانیا را واداشت تا در استراتژی عالی خود تجدید نظر کرده و در ژوئیه اتحاد نظامی بریتانیا و شوروی علیه آلمان را به وجود بیاورد. در نتیجه این تغییر رویه و اتحاد دو دشمن قدیمی، ایشان جهت حفظ امنیت دالان ایرانی و چاههای نفت به صورت مشترک به ایران حمله کرده و دست به اشغال آن زدند. در ماه اوت نیز بریتانیا و ایالات متحده به صورت مشترک منشور آتلانتیک را امضا نمودند.
در اکتبر اهداف عملیاتی متحدین در اوکراین و حوزه بالتیک تماماً به وقوع پیوست و تنها محاصره لنینگراد و بندر سواستوپول هنوز در جریان بود. تهاجم به سمت مسکو از سر گرفته شد و نیروهای خسته آلمانی پس از دو ماه جنگ سبُعانه و مبارزه با هوای بسیار سرد توانستند به حومه بیرونی مسکو برسند اما در همانجا عملیات متوقف گشت. علیرغم پیشروی گسترده متحدین در خاک شوروی آنها نتوانستند به اهداف اصلی خود دست پیدا کنند. هنوز دو شهر اصلی در دست نیروهای شوروی قرار داشت و قدرت نظامی شوروی نه تنها خرد نشده بود بلکه روسها توانسته بودند قسمت بزرگی از توانایی خود را حفظ کنند و کمکم در حال بازیابی و تقویت آن بودند. نبرد برقآسا در اروپا پایان یافتهبود.
در اوایل دسامبر نیروهای ذخیره شوروی که به تازگی وارد میدان نبرد شده بودند برتری عددی را به شوروی اعطا نمودند. علاوه بر این اطلاعات شوروی نشان میداد وجود تعدادی اندکی نیرو در شرق دور برای آنکه نیروهای ژاپنی را از تهاجم به خاک شوروی بازدارد کافی است. این نیروهای جدید به شوروی امکان یک ضد حمله سنگین در ۵ دسامبر را داد که نیروهای آلمانی را در تمام جبههها ۱۰۰ تا ۲۰۰ کیلومتر به عقب راند.
شوروی ,نیروهای ,تهاجم ,جنگ ,حال ,حمله ,به شوروی ,در حال ,شوروی را ,تهاجم به ,به این ,اتحاد جماهیر شوروی
درباره این سایت